به گزارش اسپوتنیک، شمسیه اولین دختر شجاع وروشنفکر است که هنر خیابانی را در افغانستان به نمایش میگذارد. او که از دانشگاه هنر های زیبا در کابل فارغ التحصیل گردیده آرزو دارد که همه به هنر دسترسی داشته باشند ، چرا که میداند هنر بهتر از جنگ است.
او در سال 1988 در تهران متولد گردید.سالهای کودکی و نوجوانی وی در همانجا سپری شد. خانواده وی در مهاجرت از تبعیض و نابرابری رنج زیادی را متقبل شدند.
در مورد اینکه چطور به هنر نقاشی و به ویژه گرافیتی رو آورد ؟ در مصاحبه با اسپوتنیک گفت ،زمانیکه چهار سالش بود توانست با برس رسامی اشنا شود. زمانی رسید که معلمین مکتبی که او در آنجا مصروف آموزش بود برایش گفتند که دروس رسامی دیگر برای مهاجرین افغان ارئه نمیگردد. او میگوید که مانند تمام کودکان وی نیز بسیار ناراحت گردید زیرا روح او همیشه به هنر متعهد بود.
اواخر سالهای 90 زمانیکه شمسیه با خانواده خود از مهاجرت برگشتند او بار دیگر امید به دست رسی آرزوهایش — نقاشی را بدست آورد. رژیم طالبان در افغانستان به پایان رسیده بود. در نهایت او به دانشکده هنر های زیبا مصروف تحصیل شد و در رشته نقاشی تحصیلاتش را به پایان رسانید.
او اولین بار در سال 2010 در مورد هنر خیابانی شنید و تحت تاثیر کار های هنری و سخنان نقاش گرافیتی بریتانیایی که میگفت " زیبایی بروی دیوار ها مردم عادی را کمک میکند تا ذهن خود را از جنگ پاک سازند " قرار گرفت. او در مورد شروع کار هنری اش گفت ، در آغاز با تیمی بنام رشد کار میکرد
آیا در کابل / افغانستان تعداد نقاشان گرافیتی مانند او زیاد است یا خیر؟
هنر گرافیتی در افغانستان شکل قانونی داشته اما پیدا کردن همفکران برای او کار دشواری بود. بسیاری کسان او را سرزنش میکردند که او دیوار ها را کثیف میسازد.شماری دیگر او را محکوم میکنند که این هنر اسلامی نیست.
او در سالهای گذشته با تیم بنام رشد کار میکرد. او میگوید در اغاز برایم بسیار مشکل بود به خصوص در روی دیوار.آنها اولین دیوار گرافیتی را در افغانستان ایجاد کردند. بعدا این تیم نظر به شرایط کابل از هم پاشید اما شمسیه راه خود را ادامه داد. او میگوید در آغاز کار من تنها بودم اما اکنون شما نقاشان گرافیتی در افغانستان به چندین نفر رسیده و ما با هم ارتباط داریم.
او شرایط امروز چگونه میتواند در جاده های کابل کار کند ؟ و واکنش مردم زمانی که او را در حین نقاشی با بالون بر روی دیوار ها میبینند چی است ؟
اوضاع کابل با توجه به سیاست مقامات فعلی افغانستان به ویژه برای هنرمندان گرافیتی بسیار خطرناک و غیر قابل پیشبینی است. ما را تهدید به زندان و کشتن میکنند. بسیاری از نقاشان گرافیتی از همین ترس راه خود را رها میکنند. اما شمسیه راه خودرا انتخاب نموده و با سرسختی تمام ادامه میدهد.
آیا در زمان که مصروف کار بود با کدام خطر روبرو شده یا خیر؟
انجام چنین کاری در جادههای کابل دشوار است. در افغانستان، بهخصوص برای یک دختر که همواره با دیدگاههای سنتی برمیخورد و محیط کار را برایشان تنگتر و دشوارتر میسازد. خود وی نیز میگوید ، من برای انجام کارهای گرافیتیام همیشه، فرصت مناسب و موقعیت مناسب پیدا نمیتوانم. کارهایم را بهصورت پیهم در تمام دو ماه یا سه ماه انجام میدهم. گاهی به دلایل امنیتی و گاهی هم بهخاطر موانعی که مردم برایم خلق میکنند، در ساحه رفته نمیتوانم.
او اکنون راه دیگری را برای نمایش طرحهای خود پیدا کرده است، این روش بنام «رویاهای گرافیتی» یاد میشود. بر این اساس، او پیشطرحهای خود را روی یک تصویر میکشد و در جاهای مختلف کابل نصب میکند. او میگوید اگرچه به تنهایی برای او مشکل است که ذهن مردم را تغییر دهد اما او باور دارد که تا اندازه ای خواهد توانست کاری را جهت بهبود وضیعت زنان در افغانستان انجام داده خواهد توانست.
ییام را که برای هنرش انتخاب نموده چیست ؟
در آثار هنری شمسیه، بیشتر زنان برقعپوش بازتاب یافتهاند. در این مورد چنین میگوید: «من با سبک مدرن، زنان برقعپوش را روی دیوارها به تصویر میکشم. من میخواهم زندگی آنها را روایت کنم، میخواهم وسیلهای برای نجات آنها از این تاریکی را بیابم و میخواهم دریچهای بهروی آرزوهای زندگی آنها بگشایم.
آیا نمایشگاهی از کار های هنری ات در اروپا برگزار شده یا خیر ؟ واکنش اروپایان چه بود؟
علاوه بر افغانستان، حداقل در کشورهای مختلف در قاره های آسیا، اروپا، امریکا و شبه قاره هند اثرهایی دارد که بیشتر شان بر وضعیت زنان افغانستان متمرکز اند. یکی از آثار او با قطعی بزرگ در شهر هامبورگ آلمان موقعیت دارد.
مردم دنیا اکثرا به این باور اند که "تنها"برقع یک مشکل است. به باور آنها، زنان اگر برقع را بردارند، دیگر برای آنها مشکلی وجود ندارد. در حالی که این باور واقعیت ندارد. وقتی که زنان به تحصیل دسترسی نداشته باشند، این مسئله یک مشکل بزرگ در مقابل برداشتن برقع است. ما باید خود را روی یک مشکل بزرگ متمرکز کنیم».
او درپایان گفت:
ممکن است مرا توهین ویا حتا دستگیر نمایند. در کابل برای انجام این کار خطر های زیاد وجود دارد اما این همه جلو کار های مرا نمیگیرد.
زخم های کابل بسیار آهسته التیام مییابد. " گرافیتی های من بر سطوحی که در آن عواقب جنگ ، گلوله باری و انفجارات ، سوراخ ها به جا گذاشته شاید مرهمی باشد
من به توسعه کشور خود با خوشبینی و امیدواری به اینده مینگرم ، طرح های من همیشه با رنگ های روشن و شاد نمایندگی ازین واقیعت میکند که من به رستاخیز کشورم باور دارم.